آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

پرنده خوشبختی

اولین قدمها

دخترمون که دقیقا همزمان با تولد یکسالگیش (27 مرداد) خونه خاله جان و سر سفره شام تونست خودش پاشه بایسته، امروز یعنی در سن 1سال و 23 روزگی اولین قدمها رو بدون کمک کسی و با تشویق مامانی برداشت. البته مدتهاست که با تکیه به مبل و دیوار راه میره ولی امروز بالاخره ترسش ریخت و آروم آروم چند قدمی راه رفت. مبارک باشه عروسکم   ...
19 شهريور 1390

عکسهای جشن تولد(سری اول)

طرح روی کارت دعوت: طرح و متن داخل کارت: عکسی که چندروز قبل از مراسم گرفتم و بصورت پوستر چاپ کردم و جایی که قرار بود بشینه به دیوار زدم: یه شعر تقدیم به دخترمون که بازم قرار بود چاپ بشه و به دیوار بزنیم ( که نشد): بنری که قرار بود بالای درب ورودی نصب بشه :   ...
13 شهريور 1390

اولین جشن تولد

خبر خبر................................................................................................................ خبرای داااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااغ بالاخره جشن تولد آرمیتا جان 2 روز پیش به خوبی و خوشی برگزار شد. البته با چند روز تاخیر. که دلیلشم همزمانی تاریخ تولد دخترمون با ماه رمضان بود ماهم برای رفاه حال مهمونامون و برای اینکه قبراق و سرحال باشن برنامه رو موکول کردیم به روز عید فطر که البته بازم یه روز با تاخیر برگزار شد، ولی خداروشکر همه چیز خوب بود و به خوبی و خوشی صورت گرفت. هرچند که ................................. به هرحال مهمونی دادن اونم با وجود یه بچه یه سال...
13 شهريور 1390

فرشته کوچولوی مامان و بابا 1سالگیت مبارک

               لبخند زدي و آسمان آبي شد شبهاي قشنگ مهر مهتابي شد پروانه پس از تولد زيبايت تا آخر عمر غرق بي‌ تابي شد     چه لطيف است حس آغازي دوباره ، و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس ... و چه اندازه عجيب است ، روز ابتداي بودن! و چه اندازه شيرين است امروز ... روز ميلادت روز تو ! روزي كه تو آغاز شدي ! " تولدت مبارك "       ...
27 مرداد 1390

آش دندونی

بالاخره دیروز تونستم آش دندونی دخملی رو بدرستم. با این توضیح که  دومی هم داره کم کم خودشو نشون میده  و دخترمون از بی دندونی درمیاد. اینم عکسای آش به همراه صاحبش که کلی ذوق کرده:                                                                         ...
19 مرداد 1390

11 ماهگی و رویش اولین مروارید

پرنسس کوچولوی ما 11 ماهه شد و بالاخره  اولین مروارید خوشکلش  با ناز و کرشمه خودشو به ما نشون داد و مارو از دلواپسی درآورد. البته یه ده روزی هست که  دندون پائینیش جوونه زده ولی هنوز کامل درنیومده و من دل تو دلم نیست که زودی دربیاد تا واسه دخملم یه آش دندونی خوشششششششششششششششششمزه بپزم.  یه دونه عروسک دندونی ناناز هم  به  عنوان هدیه  واسش درستیدم که وقتی کامل شد عکسشو میذارم. دیگه اینکههههههههههههههههههه: کمتر از یک ماه مونده  به اولین جشن تولد دخمل نازمون  و من کلی ایده و طرح تو ذهنم دارم برای  هرچه زیباتر و به یادموندنی تر شدنش. حالا تا چه انداز...
29 تير 1390