آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

پرنده خوشبختی

اولین هفت سین

1390/1/17 10:08
نویسنده : مامان ندا
1,799 بازدید
اشتراک گذاری

سلام طلاخانم.

بالاخره تعطیلات عید هم مثل برق و باد گذشت و خیلی زود به نیمه ی اولین ماه از اولین فصل سال ۹۰ رسیدیم. علیرضا کوچولوی شیطون هم که همراه با مامان باباش چندروزی مهمون ما بودن برگشتن شهرشون(اصفهان) و تو که اون چندروز حسابی سرت گرم بود و مشغول بودی باز تنها شدی.

منم بعد از ۲هفته الان که خوابی فرصت کردم بیام و از تغییرات و پیشرفت هایی  که این چندوقته کردی بگم و البته چندتایی هم  از عکسای عید رو بذارم.

جونم برات بگه که ..................................................... تنبل خانم ما بعد از حدودا یک ماه تلاش بی وقفه بالاخره در تاریخ ۳ فروردین ۹۰ در ۷ماه و ۵ روزگی تونست خودش بشینه.

الانم از اونجایی که میخواد یک شبه ره صدساله بره هنوز سینه خیز نرفته، داره تلاش میکنه چهاردست و پا بره( دخترمون یخته بلندپرواز تشریف دارن)..........................

البته اینم اضافه کنم که: درسته هنوز سینه خیز نمیره ولی با چرخش۳۶۰ درجه و غلط زدن خودشو به مقصد میرسونه

از دندون هم که هنوز خبری نیست که نیست و هرچی دم دستش باشه میذاره تو دهنش و حسابی از خجالتش درمیاد.

از شیرین کاریاش بگم که: عاشق اینه که پاشو برسونه تو دهنشو هی بمکه و بجوه و گاز بگیره. پای خودشه دیگه.

دوم اینکه وقتی دستمال کاغذی میرسه دستش تا حسابی ریز ریزش نکنه ول نمیکنه و خلاصه یه چنددقیقه ای باهاش مشغول میشه. (منم که فرصت طلببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب و وقتی میخوام به کارم برسم از همین نقطه ضعفش استفاده میکنم و چندتایی دستمال خرج میکنم.) 

مثلا همین الان چند دقیقه ای میشه که بیدار شده ولی چون یه دونه دستمال بالاسرش بوده حسابی باهاش مشغوله، و منم دارم از فرصت استفاده میکنم و هی می نویسم..............ببخشید! می تایپم. 

باقیش باشه واسه بعد. فعلا میخوام چندتایی عکس بذارم.

اینم عروسک ما توی لباس محلی که با همکاری و مشارکت چندین نفر دوخته شده.( قربونت برم اللللللللللللللهی که چقدم بهت میاد)

هفت سین 90

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

یاس
31 فروردین 90 1:19
به به می بینم که شوهر زهرا خانم رمز پستهای خصوصیشو بهت عنایت فرمودن یکی نیست بهشون بگه خصوصیش نمیکردی بهتر بود که......رمز و همه دیدن خوندی وبلاگارو که بهت دادم؟ خوب بودن؟
sami
9 آذر 90 13:54
سلام مامان ندا جون خوبی
ببخشید می خواستم بدونم با چی عروسک دندونی درست کردی و قالبش دادی لطفا واسم ایمیل من مرسی
dazzle_7@yahoo.com


سلام عزیزم
ببخش که با تاخیر جوابتو میدم. راستش اصلا فراموش کرده بودم.
اون عروسک رو ایدشو از مامی سایت گرفتم و از عکسش پرینت گرفتم و همینطوری چشمی، با فوم عروسک سازی از روش بریدم و دوختم.امیدوارم واضح توضیح داده باشم.
موفق باشید.