آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

پرنده خوشبختی

یادی از کودکی

بچه دار شدن و پابه پای اون، بچگی کردن، ناخودآگاه آدم رو به یاد روزهای کودکی میندازه و خاطرات تلخ و شیرین اون دوران رو براش زنده می کنه. بخصوص برای یک مادر که روز به روز بیشتر با فرزندش انس می گیره و شاهد کوچکترین تغییرات و جزئی ترین پیشرفتهای رفتاری و گفتاری کودکش هست، این حال و هوا بیشتر میاد سراغش و چه بسا خاطراتی از روزهای کودکی براش زنده بشه که یادآوریشون هیچوقت براش اهمیتی نداشته و به دست فراموشی سپرده شده ولی حالا با درک بیشتر و نگاهی عمیق تر به اون روزها و خاطراتش نگاه میکنه و هر ثانیه اش براش ارزشی صد چندان پیدا میکنه و دوست داره اگه شده برای دقایقی به اون دوران برگرده و لذت کودکی رو دوباره احساس که نه بب...
11 بهمن 1390

دخملمون 17 ماهه شد

عروسکم ببخش که 17 ماهگیتو با 2 روز تاخیر بهت تبریک میگم. آخه میدونی که؟ رفته بودیم خونه باباجون و دیشب برگشتیم. منم که سرما خوردم و حالم زیاد خوب نیست. واسه همینم ناچارا این پست رو خیلی ساده برات میذارم. فقط برای اینکه بدونی چقدر برام مهمی. راستی بعد از چندین ماه چشم انتظاری بالاخره یکی دوتا مروارید تازه دارن یواش یواش خودشون رو نشون میدن و تعداد دندونای خانمی از چهارتا (دوتای بالایی و دوتای پایینی) به 6-5 تا افزایش پیدا میکنه. اینم یه تبریک دیگه ...
29 دی 1390

یه ماجرای جالب و خاطره انگیز

دیروز که آرمیتا رو برای معاینه ماهیانه به مطب دکترش برده بودیم یه اتفاق خیلی جالب و غیر منتظره برامون پیش اومد: یه خانم کوچولوی ناز به نام پارمیس هم که هم سن آرمیتا بود به همراه مادرجون و خاله ش به مطب اومده بود که بطور کاملا اتفاقی و از طریق کارت ویزیت محل کار مامانش فهمیدم که ایشون یعنی پارمیس خانم ماجرای ما،دختر یکی از دوستای بنده هستن که در دوران بارداری توی نی نی سایت باهاشون آشنا شدم و تنها همشهری من در سایت بودن و تا مدتی بعد از زایمانمون از راه ایمیل باهم در تماس بودیم. ولی متاسفانه به رغم نزدیک بودن محل زندگیمون، هیچوقت نشد که از نزدیک باهم آشنا بشیم و همدیگه رو ببینیم تا اینکه دیروز توی مطب ب...
20 دی 1390

یکسالگی مبارک نی نی وبلاگ جونم

اینروز رو به همه نی نی وبلاگیها و بخصوص مدیران زحمتکش این سایت ارزشمند و پرطرفدار تبریک میگم و آرزو می کنم در مسیری که قدم گذاشتن هرروز بیشتر از قبل موفق، پیروز و سربلند باشن و از حالا به بعد هم مثل گذشته همراهی خوب و همیشگی برای ما و نی نی هامون باشن و ما رو در ثبت لحظات شیرین و به یادماندنی رشد و بالندگی کودکانمون یاری بدن. تولد 1 سالگیت مبارک نی نی وبلاگ جون   ...
10 دی 1390

کریسمس مبارک

عید کریسمس رو از طرف خودم، بابایی و آرمیتا جون به همه مسیحیان دنیا، بخصوص به هموطنای عزیز مسیحیمون و کوچولوهای نازشون تبریک میگم و آرزو میکنم سال نوی میلادی سالی باشه سرشار از صلح، امنیت و آرامش و دوستی و تفاهم بین همه ادیان دنیا. آمین   ...
4 دی 1390

شعر زمستون

  بازم زمستوووووووووووون اومده خونمووووووووووون تو فصل تازه داریم یه مهمووووووووون   هر فصلی از سااااااااال یه شکل و رنگه کار خداس هر کدوم یه جور قشنگه   برفا میاد تو کوچه ها ابرا تو آسمون ما باز برف و بارون بازم زمستوووووون    اما توی دلای ما رنگین کمون شادیا تو سوز و سرما گرمه دل ما     اینجا اونجا هرجا تو قلب بچه ها رنگین کمونه رنگین کمونه ...
4 دی 1390

یلدای 89

آخ جوووووووووون! عجب خولاکیایی!!!!!!!!اینا تا حالا کجا بود که مامان رو نکرده بود؟! حالا اول از کدوم شروع کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ وای که چقد خولدما   به به! چه شب باحالیه این یلدا!!! ...
1 دی 1390