آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

پرنده خوشبختی

خبر خبر!

1389/11/20 17:24
نویسنده : مامان ندا
1,576 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردونه مامان بابا

خبر دارم داغ داغ. درواقع چندتا خبر که نمیدونم اول کدومشو بگم.

مهمتر از همه اینکه:

لالا لالا گل شالی

نهال ترد امسالی

لبت خندون، دلت شاده

چرا امروز خوشحالی؟

 

لالا لالا گل لاله

گلم امروز خوشحاله

باباش اومد،چشش روشن!

گلم دیگه نمی ناله

بعععععععععععععععععععععععععله!!!!!

بالاخره باباسعید بعد از یه سفر ۵ روزه از تهران برگشت و ما رو از چشم انتظاری درآورد. ایشالا که حال پدرجون هم زود خوب بشه و به سلامتی برگرده پیشمون.

خبر دوم اینکه:

بعدازمدتها جستجو خونه ای رو که میخواستیم پیدا کردیم و الانم درحال اسباب کشی و نقل مکان به اونجا هستیم. منم اصرار داشتم که هرطور شده بین کارام بیام و واست پست بذارم. آخه این آخرین پستی هست که از توی این خونه برا وبلاگت میذارم و خیلی دوست داشتم که از حال و هوای خودمون برات بگم.

راستش دل کندن از خونه ای که ۳ سال اون هم ۳ سال اول زندگی مشترکمون رو توش گذروندیم خیلی سخته. خونه ای که برامون پر از خاطرات تلخ و شیرینه ( البته بیشتر شیرین) 

بخصوص که بابا سعید هم همینجا به دنیااومده و خاطرات زیادی از اون داره. ولی بهترین خاطره مشترکمون اضافه شدن یه فرشته کوچولوی قشنگ به جمع دونفریمون و روزهای قشنگیه که با تو تجربه کردیم و الحق که حضورت زیبایی زندگیمون رو صدچندان کرد.

الانم این خانم خانما رو مثل همیشه گذاشتیم پیش خاله جانش تا اجازه بده که به کارامون برسیم.

دیگه باید برم سراغ جمع کردن وسایل. باقی حرفا بمونه تو خونه جدید.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

شمیلا مامان شایلی
21 بهمن 89 23:20
سلام. خسته نباشی ندا جون... مواظب آرمیتا جونم باش... ببوسش.
شمیلا
7 اسفند 89 3:43
سلام......... خئاستم احوال شما رو بپرسم آرمیتا جون رو ببوس